چــه قَــــدر دلَــ♥ــم هَــــوآیَــــت رآ مـ ـے کُــــنَد ...
حــــآلآ کـــــه دیگـــــَر هَوآیَـــــم رآ نَدآرے..
■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ سایت عاشقانه خیانت■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■
دلم برای یک نفر تنگ است ...
نمیدانم نامش چیست ! نمیدانم چه میکند !
حتی خبری از رنگ چشمهایش هم ندارم !!!
رنگ موهایش هم نمیدانم !
لبخندش را . . .. فقط میدانم ... "باید باشد و نیست ..
نبود... پیدا شد... آشنا شد... دوست شد...
مهر شد ... گرم شد... عشق شد...
یار شد ... تار شد... بد شد... رد شد... سرد شد...
غم شد... بغض شد... اشك شد...
آه شد... دور شد... گم شد.....
چهقدر من دیدنَت را دوست دارم ؛
در خواب در غروب
در همیشهیِ هر جا هرجایی که بِتوانْ تو را دید صدا کرد
و از انعکاسِ نامَت کیف کرد! چهقدر من، دیدنِ تو را دوست دارم
قاتلی شده ام زنجیره ای!!!
قاتلی که مقتولانش را می بلعد!!!
قاتلی که از قتلهایش هرگز پشیمان نخواهد شد!!!
قاتلی که بسیار عاشقش می شوند!!! . .
من میکشم تک تک احساساتم را و فرو میخورم آنها را..
و چه بسیار دوست دارند مرا مردم...
وقتی که از کنار احساسشان، بی احساس می گذرم!!!
مــحــکــم بــــاش ...
وقــتــی خــیــلــی نـــرم شـــوی..
هــمــه خمت مــی کــنــنــد ...
حــتــی کــسی کــه انــتــظار نـــداری !!
هیچوقت نفهمیدم چه رازیست میان دلــم و دسـتم...!
كه هرچه را دلم خواست از دستم رفت!!!!
خیالت آسوده ای آشنای دیروز و امروزم…
سالها هم که بگذرد،
عاشقانه هایم را، تنها برای تو خواهم گفت…
انتظار . . .
لحنِ خیسِ نگاهِ انسانهاییست...
کــــــــ زندگیشان بوی تنهایی می دهد...!
چـه رســم ِ تلخــي سـت
تــــو ،
بــي خـــبـر از مــن !
و تمـــام ِ مـن ، درگـــير ِ تــو
یــه وقــتـایــی ﻫــﻢ ﻫــﺴـﺖ . . .
ﮐـﻪ ﺩﯾـﮕـﻪ دلــت نـمـیــخــواد کـسی بــه زنــدگیـت اضـافــه ﺷـﻪ . . .
ﺩﯾـﮕـﻪ ﺣـﺘﯽ حـوصــلـه ی ﺍﯾـﻨـﻮ ﻧـﺪﺍﺭﯼ ،
ﮐـﻪ ﺑـﺸــﻨـﻮﯼ " ﭼـــﺮﺍ ﻣـﺴـﯿـﺠـﻤـﻮ ﺩﯾــﺮ ﺟــﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﯼ . . . ؟ " !
ﺩﯾـﮕـﻪ ﺍﺻــﻦ ﺩﻟــﺖ ﻧـﻤـﯿﺨﻮﺍﺩ یـه دقـیـقـه ﺍﺯ ﺭﻭﺯﺕ ﺭﻭ ﺻــﺮﻑ ﺍﯾـﻦ ﮐـﻨﯽ ،
ﮐـﻪ مـتـقــاعــدش کـنی ﮐـﻪ ﺩﻭﺳــﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﯾــﺎ ﻧــﻪ . . . !
ﮔــﻮﺷﯿـﺘـﻮ ﻣـﯿـﻨــﺪﺍﺯﯼ ﯾــﻪ ﮔــﻮﺷـﻪ ﻭ ﺑـﻪ زنــدگـیـت ﻣـﯿــﺮﺳــﯽ . . .
ﯾــﻪ شــارژ ﺩﻭ ﺗــﻮﻣـﻨﯽ ﮐـﻢِ ﮐــﻢ ﯾــﻪ ﻫـﻔـﺘـﻪ ﻣـﯿﻤـﻮﻧـﻪ ﻭﺍﺳـﺖ !
ﺑــﺎ ﻫــﺮ ﮐــﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺩﻭﺳـﺘــﺎﺕ راحــت ﺣــﺮﻑ ﻣــﯿـﺰﻧـﯽ ،
ﻭ ﻧـﮕـﺮﺍﻥ ﺍﯾـﻨـﻢ ﻧﯿـﺴـﺘﯽ ﮐـﻪ ﭘـﺲ ﻓــﺮﺩﺍ ﺑـﮕﻪ " ﻓــﻼﻧﯽ ﮐـﯽ ﺑــﻮﺩ ؟ "
ﯾـﻪ ﻭﻗــﺘـﺎﯾـﯽ ﺍﻧـﻘـﺪ ﺗـﻨـﻬــﺎﯾـﯿـﺖ ﻭﺍﺳــﺖ ارزشـمــنـد ﻣـﯿـﺸــﻪ ،
ﮐــﻪ ﺩﯾـﮕـﻪ جــای خــالی ﮐـﺴﯽ ﺗــﻮ ﺯﻧــﺪﮔﯿـﺖ حــس ﻧـﻤــﯿــﺸــﻪ . . .
از ایــن زاویــه هــم یــه نــگاه بــنـدازیــم بــد نــیـســت !
گاهی که خیلی غمگین میشوم
گریه نمیکنم
فقط لبخندی کش دار و تلخ به گذر زمان و ..
مختصات مکان حواله میدهم
و بی مهابا پاهایم را تکان میدهم
و خیره به دیوار سفید همیشگیِ روبه رویم میشوم
و پوست لبم را می کنم تا خون بیاید
و موهایم را دور انگشتانم حلقه میکنم
من یک عذر خواهی به خودم بدهکارم...
برای اینکه احســــاساتـــی بودم...
برای اینکه یــــک رو بـــودم...
برای اینکه غـــــــــرورم رو شکستم...
برای اینکه انــــــــــــــــــــــــسان بودم...
معـــــــــــــذرت قــــــلب صـــــــــــــــبورم...
تنهایی یعنی...
یه وقتایی هست میبینی فقط خودتی و خودت ...
رفیق داری ... همدرد نداری!
خانواده داری... حمایت نداری!
عشق داری... تکیه گاه نداری!
همه چی داری ... ولی هیچی نداری
دلتنگم. . .
دلتنگه صدات...
نگات،خنده هات. . .
کاش میشد یه بار دیگه بتونم باهات حرف بزنم. . .
کاش میشد یه بار دیگه تو چشای هم زل بزنیم. . .
کاش میشد یه بار دیگه بتونم خنده هاتو از نزدیک ببینم. . .
کاش میشد یه بار دیگه وقتی همدیگه رو میبینیم بخندیم. . .(!)
■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ سایت عاشقانه خیانت ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■
تنهایی حق کسیست که....
خیانتمیکند....
اما نصیب کسی می شود ک وفادار است.
■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ سایت عاشقانه خیانت ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■
میشود کمی به یادم باشی...؟
میدانم . . .
کار داری . .
سرت شلوغ است فقط . . .
لحظه ای به ذهنت خطور کن ...
که یک جایی کسی وقت خوابش برای تو اشک میریزد همین کافیست . . .
خدایـا . . .
مـَن معنیِ قِسمت و حِکمَت را نمی دانم ...
امـا تـو معنی طاقَت را می دانـی . . . مـَگــَر نــه ؟
■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ سایت عاشقانه خیانت ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■
بــــاور کــــن ...!
کــــار مــــن نیستــــ ،
کــــار ِ - خــــداستــــ ... "
دلـــ♥ــــم " جایــــی میــــان ِ...
نَفَس هایَتــ♥ــــــ- گیــــر کــــرده استــــــــ ...
■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ سایت عاشقانه خیانت ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■
ﺑـَﻌﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦ ....
ﺍﻭﻟﺶ ﮐـﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻬﺖ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﻣﯿﺪﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯿﺪﻥ...
ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ …
ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﻭ ﺷﻞ ﯾﮑﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﯿﺮﻥ....
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺁﺩﻣﺎﯼ باران ﺻﻔﺖ ﺑﺎﺵ..
ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﮔِﻞ ﺑﺸﯽ …!
آهای ســرنوشت . . .
اُسکار حــق توست . . .
سالهاست که مــرا فیلم کرده ای . . .
این روزها خیلی چــیزها ” دست ” من نیست . . .
مثلا... دستانت...
بالشت خودم را ترجیح میدهم . . .
زیرا که شانه های امروزی مثل بالشت های مسافرخانه هستند . . .
بی شک سرهای زیادی را تکیه گاه بوده اند . . .
چه فرقی می کند ؟
در سیرک یا در خانه !؟
خنده ات که تلخ باشد، دلت کــه خون باشد،
تو هم دلقکی . . .
آدم های احساساتی را باید کشت .......
میدانی راست میگویم ....
آدم های احساساتی به درد زندگی آهنی امروز تونمیخورند
عشقم میدونستی ؟؟؟
وقتی صدام میکنی اقامون ؟
وقتی بهم خیره میشی ...
وقتایی که حتی اگه بخندم میفهمی حوصله ندارم
و تا نفهمی چمه ولم نمیکنی ...
وقتی اسممو با یه علامت سوال صدا میزنی و میگی :
یادت نره چقدر دوست دارمااااا
وقتی میگی هیچ کسو مثل تو دوس نداشتم
وقتی میگی یه ساعتم بدون تو نمیتونم
میگی حاظرم جوووووونمو بدم تا فقط باتو باشم و خوشحالت کنم
همیناس که باعث میشه هر لحظه بیشتر و بیشتر
عاشقت بشم ...
دوستت دارم بهترینم..
سکوت …
و دیگر هیچ نمی گویم …!
که این بزرگترین اعتراض دل من است
به تو …
سکوت را دوست دارم
به خاطر ابهت بی پایانش …
مـنـي كـه آســمــان را تـنـهــا بـه خـاطــر .....
آبـي چـشـمــان تــو دوسـت داشـتـم
آن مـني كـه تــو را عـاشـقـي تـنـهـا و خسـتـه مـي پـنـداشـتـم . . .
اكــنـون بـه وسـعـت سـيـاهــي دل تـمــام آدمــهـاي بـي احـسـاس ،
از آسـمــان مـتـنـفــرم . . . !
زيــرا ديـگــر چـشـمــانـت دلـيـل زنــدگـيـم نـيـســت . . .
و ديـگـر تــو نـيـسـتـي كـه بـه عـشـق داشـتـن تــو زنـدگي كـنـم . . .
مـيــروم تـا حـســرت امــروز را در تـصــويــر فـــردايـت بـبـيـنـي ،
و آن روز اســت كـه خــواهـي فـهـمـيـد ، عـشـق يـعـني چـه . . .
و آن زمــان اســت كـه درك خــواهي كــرد ،
" دوستت دارم "
چــه جـمـلـه ي بـا مـعـنـاييـسـت . . . !
آن ســاعــت و دقـيـقــه اســت ، بـه جـاي آنـكـه بـه مــن بـخـنــدي . . .
بـه حـــال و روز خــــــــودت خــواهي خـنـديــد !
زمـآن هیـج دردی را دوآ نکــرد..
این مَن بودَم که به مــرور زمـآن عـآدت کردم..
و بـآ این هـَمه، ...
چه اجبـآر سخـتی اســت،خــَنده...
و بـآور کنیــد که مـَن خوشحـالــَم!
چشم هایم رانمیخواهم......
اگردیدنت نباشد..
دست هایم را نمیخواهم......
اگردرآغوش گرفتنت نباشد
لب هایم را نمیخواهم......
اگربوسیدنت نباشد
پاهایم رانمیخواهم......
اگرآمدن بسویت نباشد
گوش هایم رانمیخواهم......
اگرشنیدن طنین صدایت نباشد
جهان را نمیخواهم......
اگرحضورت نباشد
مرا یاد بگیر...
نه مثل جبر...نه مثل هندسه!
نه مثل یک منهای یک که همیشه صفر می شود!
مرا یاد بگیر
مثل نیمکت آخر
زنگ آخر
و دستانی که نام تو را مدام روی چوب حک میکرد!
هی لعنتی! بیا با هم بازی کنیم.....
تو شیشه های مشروبم رابشمار....
من هم "شماره غریبه های"توی گوشی ات را ....
مـ ـا نـسـلـی هـسـتـیـم
کـه مـهـم تـریـن حـرفـای خـود را نـگـفـتـیـم و نـوشـتـیـم
واقعی بودیم ، باورمان نکردند
مجازی شدیم ، فیلترمان کردند ،
و چه دنیای ساخته اند برای ما ، نسل سوخته...!
آدمهاღ میتوانند...
آدمهاღرا دوست داشته باشند به شرطی که...
آدمهاღ بعد از دوست داشته شدن هم...
آدمღ بمانند...
دوستت دارم چون تنهاترین مصراع شعرمنی
دوستت دارم چون تنها ترین فکرتنهایی منی
دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی
دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی
دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی
دوستت دارم چون به یک نگاه عشق منی
دوستت دارم چون دوستت دارم.....
حواسمون باشه
دل آدما...!!
شیشـه نیست که روی اون...!!
هــــــا کنیم...!!
.
.
.
بعد با انگـــشت قـــ ـلب بکشیم و...!!
وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم...!!
و کیـــــف کنیم...!!
.
.
.
رو شیشه نـــازک دل آدمـــا...!!
اگـــه قلبــــــ ـــی کشیدی...!!
باید مــــــــردونـه
پـــــــاش وایســــتی...!!
هر بار که میخواهم به سمتت بیایم
یادم می افتد
دلتنگی هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست
لعنت به دل تنگی
پــرنده ای کــه مــال شــما نــیست ،
اگــر صــد قــفس بــسازی بـاز هـم مـی پرد
بـــــرای خـــــــــودت زنــدگی کـــن
کــسی کــه تــو را دوســــت داشـــته باشــد
بــا تــو مـی ماند ، بــــــرای داشـتنت مـی جنگد ...
امــا اگــر دوســتت نــداشته بــاشد
بــه هــر بــهانه ای می رود ...
یه روز بهم گفت:
«میخوام باهات دوست باشم؛آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه بهم گفت:
«میخوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه میدونی؟
من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم:
«آره میدونم فكر خوبیه.من هم خیلی تنهام»
یه روز دیگه گفت:
«میخوام برم یه جای دور، جایی كه هیچ مزاحمی نباشه
بعد كه همه چیز روبراه شد تو هم بیا آخه میدونی؟
من اینجا خیلی تنهام»
بهش لبخند زدم و گفتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز تو نامهش نوشت:
«من اینجا یه دوست پیدا كردم آخه میدونی؟من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم وزیرش نوشتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت:
«من قراره اینجا با این دوستم تا ابد زندگی كنم آخه میدونی؟ من اینجا خیلی تنهام»
براش یه لبخند كشیدم و زیرش نوشتم:
«آره میدونم فكر خوبیه من هم خیلی تنهام»
حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم
و چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه
(من هنوز هم خیلی تنهام)
/ ادامه مطلب /
بااحتیاط بخوانید..
متنها لغزنده اند...
بسکه سطربه سطرکوچیک وباریک نوشتم...
نوشته هایم مخاطب نداره...
مخاطب نوشته هایم بایه لبخندرهایم میکنند
دلم دریاست...
سالهاست قایقی بدون پارو..
منتظریکی بیاید تاراهی دیارعشق شود..
من اماده ام....
کجایی اهل دل...
تعداد صفحات : 2
باور کن خیلی حرف است وفادار دست هایی باشی ، که یکبار هم لمسشان نکرده ای…